واکاوی مسائل اجتماعی ایران
اقدام به خودکشی در دوره پاندمی کرونا (بخش سوم)
بررسی خودکشی در دوره کرونا: بیماری کرونا همانند سایر بحرانهای اجتماعی آثار روانی و اجتماعی گستردهای به جا گذاشت و به تدریج پس از فروکش کردن موارد ابتلا و مرگ و میر نتایج آن در حال ظهور است. طبق گزارشهای جهانی پس از شروع و گسترش پاندمی کرونا، نرخ اقدام به خودکشی در بین بسیاری از کشورهای جهان کاهش یافت. هر چند که این روند مربوط به ماههای نخستین شروع اپیدمی بود، اما به تدریج میزان اقدام به خودکشی روند رو به رشدی یافت تا جایی که در کشورهای توسعه یافته به عنوان یکی از مسائل اجتماعی مد نظر سیاستگزاران اجتماعی قرار گرفت. علاوه بر این وضعیت اقدام به خودکشی در بین کشورهای غنی و فقیر متفاوت است. در کشورهای توسعه یافته به دلیل برخورداری از امکانات درمانی، برنامههای موثر پیشگیری و اقدامات مراقبتی، احتمال درمان و کاهش آسیب را افزایش میدهد. اما در کشورهای توسعه نیافته شرایط متفاوتتری را تجربه میکنند. زیرا بیماری کرونا علاوه بر تلفات جانی گسترده، پیامدهای گسترده اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و درمانی را با خود به همراه داشت و همین مسئله هزینههای زیادی را در کنار رشد قیمت مسکن، تورم، بیکاری و … به جا گذاشت. لذا بسیاری از امکانات و منابع کشورها عملاً صرف جبران هزینههای درمانی بیماری کرونا شد. کشورمان نیز متاثر از شرایط جهانی وضعیت ویژهای را تجربه میکند. طبق گزارشهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال ۱۳۹۸ در حدود ۱۰۰ هزار مورد اقدام به خودکشی در کشور به ثبت رسید و بیش از ۵ هزار نفر نیز جان خود را از دست دادند. علاوه بر این حلق آویز کردن، خوردن قرص و پرتاب از بلندی از مهمترین روشهای اقدام به خودکشی در کشور محسوب میشود. شرایط فوق تا حد زیادی مشابه وضعیت سایر کشورهای دیگر است.
بررسی خودکشی در دوره کرونا
اقدام به خودکشی معلول عوامل متعدد ساختاری، خانوادگی، فردی و زیستی است. لذا یک پدیده چند بعدی بوده و عوامل یاد شده در تعامل با هم منجر به بروز اقدام به خودکشی میگردد. بنابراین مدلهای زیستی – روانی به تنهایی قادر به تبیین این پدیده نیستند و مدلهای اجتماعی نیز با در نظر گرفتن نقش عوامل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و توسعای قادر به پیش بینی و تبیین مناسب از این پدیده میباشند. پس از گسترش و شیوع بیماری کرونا بسیاری از شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در اکثر کشورها از جمله کشور ما افت نمود؛ به عنوان مثال نرخ تورم و بیکاری به بالاترین میزان خود طی چند دهه اخیر رسید. قیمت مسکن رشد قابل توجهی کرد و به دلیل اعمال مقررات قرنطینه و محدودیتهای اجتماعی میزان روابط چهره به چهره مردم کاهش قابل توجهی یافت. مدارس تعطیل شدند و مردم مجبور به حضور طولانی در خانه گردیدند. بسیاری از مردم کار و شغل خود را از دست دادند و جرایم رشد قابل توجهی یافت. به همین دلیل یکی از آثار بیماری کرونا تشدید رشد نابرابریهای اجتماعی و افزایش شکاف بین افراد غنی و فقیر بود. بیماری کرونا تاثیر یکسانی بر همه اقشار جامعه نگذاشت. عموماً اقشار محروم و ضعیفتر جامعه مشکلات بیشتری را تجربه کردند. آنها درآمد و پس انداز خود را از دست داده و در این دوره به میزان زیادی مقروض شدند. به این ترتیب فشار روانی و اجتماعی بیشتری را تجربه نمودند. طی این دوره همراه با تحولات دیگری نیز بود.
سیل مهاجرین و ورود آنها از کشور همسایه – افغانستان – مشکلات عمدهای را احتمالاً به وجود خواهد آورد. به همین دلیل یکی از پدیدههایی که طی این مدت شکل گرفت رشد حاشیهنشینی و افت دهکی جامعه بود. همه این مسائل به عنوان عوامل ساختاری در بروز اختلالات روانی و تشدید مشکلات اقشار ضعیفتر جامعه و گروههای حاشیهنشین موثر بود. لذا افزایش افسردگی و به تبع آن اقدام به خودکشی یکی از پیامدهای این شرایط است. دسترسی به خدمات درمانی نیز در این دوره محدود شد و تا حد امکان به دلیل شرایط ویژه بیمارستانها از پذیرش بیماران اجتناب میشد. طی این دوره « امید»، « همیاری»، « مشارکت»، « اعتماد»، « باور به تغییر» و … تا حد قابلتوجهی ذایل شد و مردم نا امیدانه از تغییر شرایط در روزمردگی قرار گرفتند. لذا « ناامیدی نسبت به وضعیت موجود و آینده» یکی از شاخصهای این دوران شده است. سوگ ناشی از فوت عزیزان یکی از چالشها و عوامل خطرساز اقدام به خودکشی است. طبق اظهارات مسئولین تاکنون بیش از ۲۰۰ هزار نفر به دلیل بیماری کرونا فوت شدهاند. لذا بسیاری از اطرافیان این افراد در معرض به خطر افتادن سلامت روانی، سلامت اجتماعی و معنوی قرار دارند.
بسیاری از این افراد در معرض خطر اقدام به خودکشی و افسردگی قرار دارند. به همین دلیل یکی از مسئولیتهای اصلی دولت تقویت حمایتهای روانی و اجتماعی از اطرافیان افرادی است که عزیزانشان را به دلیل بیماری کووید ۱۹ از دست دادهاند.
مشاهدات محقق نشان میدهد که مواردی متعددی از خودکشی کامل به دنبال از دست رفتن عزیزان به دلیل ابتلا به کرونا وجود دارد. در حال حاضر ریسک فاکتورهای اقدام به خودکشی در سطح جامعه تقویت شده و عوامل محافظتی اندک است. به همین دلیل احتمالاً میزان اقدام به خودکشی در سطح عموم جامعه و گروههای در معرض خطر و پرخطر به میزان قابل توجهی رشد خواهد داشت. هر چند که گزارشها و تحقیقات مستند اندکی ارایه شده است، اما همین یافتههای محدود نشان می دهد که به میزان ۳۰ تا ۴۰ درصد شاهد رشد اقدام به خودکشی در سطح جامعه و در بین گروههای مختلف بودهایم. طبیعی است که این میزان در بین گروههای حاشیه نشین، افراد آسیبپذیر و شهرهایی که از نظر شیوع خودکشی در وضعیت ویژهای قرار داشتند بیشتر بوده است.
با عنایت به وضعیت نگران کننده شرایط کشور ضروری است که اقدامات گستردهای در جهت ارتقای سلامت روانی و اجتماعی در سطح عموم مردم و گروههای در معرض خطر صورت بگیرد. همچنین گروههای در معرض خطر شناسایی شده و اقدامات درمانی و بازتوانی در رابطه با گروههای آسیب دیده اجتماعی صورت بگیرد. به عبارت دیگر مسئله اجتماعی اقدام به خودکشی به عنوان یکی از مسائل مهم و اساسی که تبعات اجتماعی، روانی و اقتصادی متعددی به همراه دارد مورد توجه ویژه سیاستگزاران اجتماعی قرار بگیرد. در چنین شرایطی استفاده از مدل های اجتماعی، تقویت نقش مردم و سازمانهای مردم نهاد و اجتماعی نمودن برنامههای مراقبتی و بازتوانی و حضور مددکاران اجتماعی در کنار سایر اقدامات درمانی و حمایتی از جمله حمایتهای مالی دولت از اقشار در معرض آسیب، میتواند به عنوان یکی از عوامل موثر در پیشگیری، درمان و توانبخشی موثر باشد.
نویسنده: دکتر سلمان قادری
مددکار اجتماعی و دکتری تخصصی جامعه شناسی